به گزارش برداشت روز، صنایع کوچک به عنوان موتور محرکه رشد اقتصادی در کشورها نقش آفرین هستند و طی سالهای اخیر با فهم دولتها از نقش و جایگاه بنگاههای کوچک، کارکرد آنها در اقتصاد کشورها برجسته تر شده است. جهت تبیین اهمیت صنایع کوچک در اقتصاد میتوان مهمترین کارکردهای این بنگاهها را در اقتصاد بررسی کرد.
مهمترین مؤلفههایی که در این باب باید مورد توجه واقع شود، عبارتند از:
۱- کاهش نرخ بیکاری و خلق فرصتهای شغلی
درصد بالایی از نیروی کار هر کشور در بنگاههای کوچک فعالیت میکنند و همین دلیل کافی است تا دولتها با حساسیت بالایی به عملکرد این بنگاهها نظارت داشته باشند؛ اما آنچه درباره بنگاههای کوچک حائز اهمیت است، ظرفیت آنها در خلق فرصتهای شغلی جدید و به کارگرفتن نیروهای بیکار در کشورهاست که این مکانیسم منجر به تعدیل نرخ بیکاری میشود.
۲- هدایت بازار غیررسمی به بخش مولد اقتصاد
یکی از راهبردهای مهم برای هدایت بخش غیررسمی بازار به بخش مولد اقتصاد، توسعه و حمایت از بنگاههای کوچک است و رونق این بنگاهها منجر به کاهش نرخ مشارکت نیروی کار در شغلهای کاذب و غیر رسمی میشود. این راهبرد، به خصوص در مورد کشورهای کمتر توسعه یافته، به دلیل نسبت بالای بخش غیر رسمی، میتواند مؤثر واقع شود. البته این احتمال وجود دارد که کاهش در بازارهای غیررسمی ناشی از عوامل بسیار دیگری باشد. صرف اینکه بیان کنیم هرچه کشورها پردرآمدتر شوند، بنگاههای کوچک و متوسط در آنها بیشتر شده و بازارهای غیر رسمی به سمت بازارهای رسمی و مولد هدایت میشوند، کافی نیست. این بدان معنی است که گرچه همبستگی بین پردرآمد بودن و گسترش بنگاههای کوچک و کاهش سهم بازارهای غیر رسمی در اقتصاد کشور وجود دارد، اما کاهش بازارهای غیررسمی صرفا مربوط به افزایش بنگاههای کوچک نیست و برای هدایت منابع به سمت تولید و بخش مولد اقتصادی، ضروری است سیاستهایی اتخاذ شود تا سودآوری فعالیتهای مولد بیشتر از فعالیتهای غیرمولد باشد تا به صورت طبیعی، منابع به سمت تولید حرکت کند و وظیفه نهادهای حاکمیتی در این وضعیت، به صرفه کردن فعالیتهای مولد نسبت به فعالیتهای غیرمولد با استفاده از سازوکارها و قوانین و سیاستگذاری است.
لذا در این زمینه ضروری است تا دو راهبرد زیر به صورت همزمان پیگیری شود:
الف( افزایش هزینه فعالیتهای غیرمولد اقتصادی
ب( کاهش هزینه فعالیتهای مولد اقتصاد
گسترش بنگاههای کوچک به همراه افزایش هزینه فعالیتهای غیرمولد اقتصادی و کاهش هزینه فعالیتهای مولد اقتصاد است میتواند به کاهش سهم فعالیتهای غیرمولد در اقتصاد منجر شود. برای رسیدن به این مهم، اولین قدم ایجاد شفافیت اطلاعاتی است. در فضای عدم شفافیت، برنامه ریزی برای اقتصاد بسیار سخت میشود و به دلیل آثار مثبت بسیاری که ایجاد شفافیت اقتصادی در پیاده سازی یک اقتصاد مقاومتی واقعی دارد، لازم است تا این مسئله جدیتر پیگیری شود.
۳- ایجاد ایدههای خلاق و کارآفرین و دانش بنیان دراقتصاد
ایده های کارآفرینی و دانش بنیان در بستر بنگاههای کوچک و متوسط رشد و گسترش پیدا میکنند. به همین دلیل یک رابطه معنادار بین رونق بنگاههای کوچک و توسعه کارآفرینی وجود دارد به عبارت دیگر اگر کارآفرینی را یک فرآیند در نظر بگیریم، بنگاههای کوچک ابزار اجرایی آن در بخشهای مختلف اقتصاد هستند که حمایت از این بنگاهها به رشد و گسترش کارآفرینی منجر خواهد شد.
۴- افزایش رقابت پذیری کالاها در بازار جهانی و رشد صادرات
رقابت پذیری در بازارهای جهانی یکی از مهمترین مزیتهای تجارت بین المللی کشورهاست که بنگاههای کوچک با تولید کالاهای جدید و متنوع در این باب نقش بی بدیلی بر عهده دارند. مطالعه دلایل رشد اقتصادهای نوظهور به وضوح نشان دهنده این بحث است که بنگاههای کوچک نقش معناداری در رشد صادرات این کشورها داشته اند و بر این اساس مورد حمایت قرارگرفته اند.
۵- تجمیع پس اندازهای خرد
خلق کانالهای متنوع و کارآ برای هدایت پس اندازهای خرد به سمت تولید در اقتصاد یکی از مهمترین دغدغههای اقتصادی دولتهاست. بنگاههای کوچک به خوبی میتوانند ضمن تجمیع پس اندازهای پراکنده در اقتصاد، زمینههای تزریق منابع مالی خرد به تولید را فراهم کنند.
موارد فوق الاشاره به خوبی نقش بنگاههای کوچک را به عنوان موتور محرکه رشد اقتصادی کشورها نشان میدهد. برای مثال یکی از مهمترین عوامل رشد چشمگیر اقتصادهای نوظهور دنیا، رونق فضای رشد و توسعه بنگاههای کوچک این کشورهاست و این بنگاهها به عنوان محور اصلی استحکام بازار مورد توجه قرار گرفتهاند.
*یادداشت فرهاد محمد خواه؛ مدیراعتبارسنجی و صدور ضمانتنامه صندوق ضمانت سرمایهگذاری صنایع کوچک