نيك ميدانيم كه شرايط سخت، ماندني نيست. و ماناييِ آدمي و به تَبَع آن، شغل و كار و موقعيت اجتماعي و وضع اقتصادي افراد، مشروط به عبور از دوران طاقتفرسا و سخت است. در واقع، آنچه اهميت شاياني دارد اينكه؛ با آغاز شرايط سخت، نبايد از حركت بازايستاد. پويايي، شرط موفقيت است. و همين انگيزش، بهتنهايي، كافي و اميدآفرين است براي گذر از هر دورهي گذار! و دورهي كرونا، بهيقين، گذرا است؛ هرچند بنا به نقلي، دوسال بهطول انجامد. و بهتجربه، آموختهايم كه حتا در شرايط سخت، مسير براي رسيدن به مقصد، باز است. در حال حاضر، اين دانايي كه؛ اگر هوشمندانه حركت كنيم، بهخوبي ميتوانيم به حيات اقتصادي خويش ادامه دهيم – بهشرط اينكه در همين شرايط كرونايي و با وجود ارتباطات كرونايي، منطبق بر اصول حرفهاي، براي دورهي پساكرونا، بهنحو منطقي تصميمسازي نماييم – خود، ميتواند سكوي پرتاب ما به دورهي پساكرونا محسوب شود.
- بازشناسي جايگاه روابطعمومي در سازمان: یكياز اشكالهاي اساسي مديران، بيتوجهي به نقش ساماندهي و ساختارمندي روابطعمومي در سازمان است. وقتي از سازمان سخن بهميان ميآيد، يعني سازماني كه در ساختار و شكلبندي خود، روابطعمومي را ديده و جايگاه ويژهاي براي وظايف سازمانيِ اين واحد مؤثر بر عملكرد سازمان، منظور شده است.
حال، پرسش ايناستكه عاملِ مؤثر بر سامانبخشي هر سازماني چيست؟ بدون هرگونه ابهامي، “تصميم”هاي سازمان به ذهن متبادر ميشود. بلي! اين تصميمهاي سازماني است كه موجب ساماندهي شركتها و مؤسسهها و ادارهها و سازمانها ميشود. و صدالبته، تصميم سازماني، وقتي مؤثر است در سازماندهي هر مجموعهاي كه آن تصميم، درست و دقيق و مطابق با اصول حرفهاي باشد.
و يكي از اصول حرفهاي در تمامي مشاغل، “اصل احترام به مشتري” است كه تحقق آن، بستگي تام و تمام دارد به ارتباطات فيمابين سازمان با مشتري. و نبايد فراموش كرد كه نطفهي زيرساخت ارتباط با مشتري، در روابطعمومي بسته ميشود.
- گسترش و توسعهي فعاليت سازماني روابطعمومي: با شناسايي روابطعمومي و بازشناسي منزلت حرفهاي و شخصيت سازماني روابطعمومي، در واقع، بايستي بدون فوت وقت، در شرح وظايف سازماني روابطعمومي بازنگري نموده؛ موانعِ نفوذ سازماني روابطعمومي را در فعاليتهاي درونسازماني و برونسازماني و فراسازماني، از ميان برداشت و عملاً با توسعهي فعاليتهاي سازماني روابطعمومي، اين واحد مؤثر بر عملكرد سازمان را تقويت نمود.
بهعنوان مثال، كم نيستند مديراني كه هنوز، اهميت سازماني روابطعمومي را بهدرستي درك نكردهاند وليكن توقع و انتظارهاي عجيب و غريب از عملكرد روابطعمومي دارند. مثلاً هستند در بين چنين مديراني كه مسؤول روابطعمومي را خودشان انتخاب نميكنند و يا در انتخاب ايشان دخالت ندارند. و يا مثلاً هيأتمديره در طبقهي هشتم سازمان مستقر است و روابطعمومي در طبقهي دوم. بماند كه ديده شده بعضاً هيأتمديره در ساختماني است و واحد روابطعمومي در ساختماني ديگر و چندين و چند كوچه و خيابان آنطرفتر! حال آنكه واحد روابطعمومي بايستي در همان طبقهاي مستقر باشد كه هيأتمديره هست.
يا اينكه شوربختانه، برخي مديران، درك درستي از شيوههاي اجراييِ اصل احترام به مشتري ندارند و قائل به اين نيستند كه بار اصلي اين مسؤوليت برعهدهي روابطعمومي است. از همينرو، ارتباط سازماني با روابطعمومي ندارند يا ارتباطي ضعيف دارند. مثلاً بايد مشاور ارتباطات داشته باشند، ندارند. بايستي مدير روابطعمومي، نقش و سمت و مسؤوليتِ “مشاور رييس سازمان” را نيز ايفا نمايد كه چنين نقش و مسؤوليتي به او نميدهند. يا بهعنوان مثال، در اغلب مسايلِ مبتلابه و موضوعهاي دستورجلساتِ هيأتمديره، بايد كه مدير روابطعمومي نيز در جلسه حضور فعال (و البته بدون حق رأي) داشته باشد و حسب مورد، طرف مشورت قرار گيرد و به هيأتمديره، مشاوره بدهد وليكن اين مهم، كمتر، مورد عنايت هيأتمديره يا مدير سازمان است.
شاهد مثال اينكه؛ برخي سازمانها كه ديدگاهي موافق با تقويت روابطعمومي دارند، در درونِ روابطعمومي، واحدي با عنوانِ “ارتباط با مشتري” نيز دارند.
- بهروزرساني و تجهيز ابزارهاي ارتباطي: بدون ترديد، پساز توسعهي فعاليتهاي سازماني روابطعمومي بهعنوان واحد مؤثر بر عملكرد سازمان و تقويتِ سازههاي ارتباطاتي روابطعمومي در فعاليتهاي درونسازماني و برونسازماني و فراسازماني، بهمنظور تنفيذِ حُسن عملكرد روابطعمومي بايستي بهنحو شايستهاي هميشه مترصد اين بود كه آيا روابطعمومي، برخوردار از ابزارهاي ارتباطي بهروزرسانيشده، است و روابطعمومي به امكانها و ابزارهاي نوين ارتباطي مجهز است يا خير؟
مثلاً در عصر ارتباطات، مكاتبه و نامهنگاري كمتر صورت ميگيرد. تجهيز روابطعمومي به يك دستگاه رايانه، تا ديروز، صرفاً يك ارتباط ابتدايي را برقرار ميساخت اما اكنون، در دورهي فناوري اطلاعات و ارتباطات، داشتنِ يك لپتاپ و همچنين يك موبايل اندرويدي كه خود، داراي انواع و اقسام اپليكيشنها و نرمافزارهاي ارتباطي فعال و بهروز باشد، كمترين توقع، از يك روابطعمومي كارآمد و سرآمد در عصر روابطعمومي الكترونيكي است.
بديهي است كه توفيق سازماني و عبور از شرايط سخت، فقط متوقف بر همين سه عنوان يادشده نيست و بحث، باز است و يادداشت ادامه دارد.