به گزارش برداشت روز، ایران با تمدن چندین هزار ساله از پیشتازان صنعت ذوب فلزات بوده است. اما در سه قرن اخیر بلحاظ سرعت تحولات تکنولوژی تولید فولاد در کشورهای صنعتی و نیاز رو به افزون محصولات فولادی، ایران در زمره وارد کنندگان محصولات فولادی قرار گرفت. ونیاز به داشتن یک کارخانه فولادی بسیار احساس می شد.
اگر چه احداث ذوب آهن به عنوان یک آرزوی ملی و آرمانی برای ایرانیان از دوره قاجار با جدیت دنبال می شد اما بخاطر تحولات سیاسی و اجتماعی در دوره های مختلف، این هدف محقق نشد.
در سال ۱۹۳۸ بر اساس پیمانی میان ایران و کنسرسیوم آلمانی، طرح ساخت ذوب آهن، کارخانه مفتول سازی، فولادسازی و تولید ورق به امضا رسید و کرج به عنوان محل تأسیس انتخاب گردید.
حدود ۱۲۰۰ کارگر برای احداث این طرح استخدام شدند، اما با ورود متفقین به ایران، طرح نیمه کاره متوقف گردید. و به دلیل نابسامانی های سیاسی و اقتصادی در دهه ۱۳۲۰
تا ۱۳۳۰ و توقف ده ساله و با آغاز برنامه های عمرانی در ده ۱۳۴۰ ه. ش، سیاست تأسیس صنایع مادر مطرح شد و نهایتا در سال ۱۳۴۴ با انعقاد قراردادی با دولت شوروی سابق، در مقابل تحویل گاز طبیعی به مبلغ ۶۰۰ میلیون دلار، برنامه ساخت ذوب آهن در دستور کار دولت وقت قرار گرفت. با تشکیل سازمان ذوب آهن در مجلس سنا و شورای ملی، در تاریخ تیرماه ۱۳۴۶ این سازمان به شرکت ملی ذوب آهن ایران تغییر نام داد. مبلغ قراداد تأسیس ذوب آهن ۲۸۶ میلیون دلار بود که بخشی از محل صدور گاز به شوروی و بخش دیگر از محل وام ۲۶۰ میلیون دلاری با بهره ۵/۲ درصدی تامین می شد. همچنین حدود ۲۸ میلیارد ریال برای سرمایه گذاری در ذوب آهن پیش بینی شده بود که بعد ها به ۴۱ میلیارد ریال افزایش یافت.
عملیات ساختمانی در نیمه دوم سال ۱۳۴۶ آغاز شد.
ساختمان اولیه این کارخانه در ۲۳ اسفند ۱۳۴۶ رسما افتتاح شد و در ادامه با ساخت کارگاه های کک سازی، آگلوراسیون، و کوره بلند شماره یک، در ۲۳ دی ماه ۱۳۵۰ شمسی، کوره بلند شماره یک ذوب آهن راه اندازی شد و نخستین شمش چدن در دی ماه ۱۳۵۱ ریخته شد. اما کوره بلند رسما در ۲۳ اسفند ماه ۱۳۵۱ه.ش شروع به تولید کرد.
نکته قابل توجه در ذوب آهن علاوه بر نگاه اقتصادی، توجه ویژه به مسئولیت های اجتماعی است که با راه اندازی این کارخانه، از سراسر ایران نیروی انسانی ماهر و غیر ماهر جهت آموزش های لازم و کار در این کارخانه جذب شدند که بعد ها این نیرو های با ارزش در طی دوره های مختلف، بخش مهمی از متخصصین و مدیران توانمند در صنایع دیگر کشور شدند.
اغلب نیروی کار صنایع جدید در دهه های ۴۰ و ۵۰ از روستاها تامین می شد.
۵۹ درصد کارگران شاغل در صنایع جدید و صنعت ذوب آهن نیز اغلب با اصل و نسب روستائی و یا از شهر های اطراف اصفهان و بخشی هم از استانهای دیگر مانند فارس، خوزستان، یزد، سیستان و بلوچستان و حتی استانهای شمالی کشور بودند.
تأسیس ذوب آهن، تأثیر زیادی بر تغییر بافت جمعیتی اصفهان(مهاجرت) و مباحث کارگری داشت.
شمار کارمندان و کارگران شاغل در ذوب آهن اصفهان و صنایع مرتبط با آن، بنا بر آمارها در آستانه سال ۱۳۵۷ ه. ش به ۶۰
هزار نفر رسید که شامل ۵۲ هزار کارگر و ۸ هزار مهندس و تکنسین بود.
این آمار ها نشان دهنده اهمیت و جایگاه ذوب آهن اصفهان در صنایع ایران است و به حق می توان گفت که این شرکت، مادر صنعت و دانشگاهی بزرگ برای تربیت نیروی انسانی جهت صنایع دیگرکشور است.
ذوب آهن اصفهان در طی بیش از نیم قرن فعالیت خود، در ابعاد مختلف فراز و نشیب های زیادی داشته است و علیرغم موفقیت ها و افتخارات ارزشمند، با چالشهای مختلفی نیز روبرو بوده است.
*******
بخشی از افتخارات این مادر صنعت:
* دانشگاهی بزرگ و تربیت نیروی انسانی متخصص، بطوریکه رقم دانش آموختگان این مادر صنعت به ده ها هزار نفر(بیش از صد هزار نفر) می رسد.
* کمک و همت اساسی در رشد و توسعه صنایع کشور بویژه صنعت فولاد، همچون ساخت فولاد مبارکه، فولاد خراسان، فولاد سبا، فعال نمودن معادن سنگ آهن و زغال سنگ و ده ها کارخانه و پروژه های مهم و زیر ساختی…
– ساخت قطعات و تجهیزات مهم سنگین و نیمه سنگین صنایع و پشتیبانی های مهندسی و مشاوره ای.
* نقش آفرینی و حمایت و پشتیبانی نیروی انسانی، فنی و مهندسی، ساخت تجهیزات و….. در دوران دفاع مقدس که ثمره این حضور حماسی و اثر بخش، تقدیم تعداد ۲۹۰ شهید ، ۱۴هزار ایثارگر، ۸۶ آزاده و بیش از ۱۴۰۰ جانباز بوده است. این شرکت بزرگ و مادر صنعت، هم اکنون بزرگترین جامعه ایثارگری را در صنایع کشور بخود اختصاص داده است.
– تولید محصولات فولادی با کیفیت و کسب موفقیت های صادراتی در این زمینه.
* ایجاد بزرگترین جنگل دست کاشت در سطح کشور، به میزان ۱۶ هزار هکتار و….
******
مهمترین چالشهای این شرکت:
-قطع زنجیره تولید فولاد از معدن تا تولید و عدم اجرای صحیح اصل ۴۴ و تضییع حقوق این مادر صنعت در بحث خصوصی سازی…
– جداشدن مدیریت این شرکت از حوزه اصلی مرتبط صنعت کشور(صمت).
– عدم تامین مواد اولیه که بخش مهمی از آن بخاطر قطع زنجیره تولید (در جریان روند نامناسب خصوصی شدن) و بخش دیگر عدم برنامه ریزی مناسب مدیریت، جهت تأمین مواد اولیه پایدار و….
– مشکلات ساختاری در حوزه منابع انسانی، حذف نیروهای متخصص و کارآمد و دیده نشدن بخش مهمی از توانمندی های متخصصین و کارشناسان شرکت.
– خالی بودن حدود ۴۰ درصد – ظرفیت تولید.
– عدم اجرای کامل طرح عظیم توازن و واگذاری غیر کارشناسی فولاد سبا،
به اعتقاد کارشناسان و متخصصین دلسوز ذوب آهن، حفظ تولید و موفقیت های تولیدی و به روز شدن و مدرن شدن بسیاری از تجهیزات خطوط تولید، نتیجه ” اجرای پروژه های طرح توازن” طی دهه ۸۰ در این شرکت می باشد.
در خصوص این پروژه ها که با همت پولاد مردان این صنعت به ثمر نشست، ظرفیت تولید ذوب آهن به ۳/۶ میلیون تن رسید. ازجمله پروژه های اجرائی طرح بزرگ توازن می توان به راه اندازی کوره بلند۳، کک سازی ۳، آگلومراسیون ۴، نیروگاه۱۱۰ مگاواتی معروف به هاربین، انبار موادخام وماشین های عظیم مربوطه و… اشاره نمود که اکثر تولید امروز ذوبآهن اصفهان مدیون این پروژه ها می باشد. هم اکنون نیز، نیاز است این حرکت مهم درموازنه مجدد با تقویت بخش فولاد سازی ادامه یابد تا تولید کامل ناحیه چدن درفولادسازی وریخته گری به شمش تبدیل شده و در ناحیه نورد به محصول نهایی تبدیل و بهره وری کاملتری محقق گردد.
– اجرای طرح ها و پروژه هائی که بنا به نظر کارشناسان در طی دهه ۹۰، تا کنون صرفه اقتصادی برای این شرکت به دنبال نداشته است.
امید است که با حمایت مناسب مسئولین و همت جهادی مدیران و کارکنان سخت کوش، و همچنین برنامه ریزی بر اساس واقعیات موجود، این مجتمع بزرگ صنعتی بتواند به جایگاه واقعی خود دست پیدا کند.