به گزارش برداشت روز، درخبرهای هفته گذشته آمده بودکه “وزارت صمت به دنبال طرحی است که متقاضیان احداث کارخانجات فولاد و زنجیره وابسته (گندله، آهن اسفنجی، کنسانتره و …) از این پس بتوانند بدون نیاز به هر گونه مجوز نسبت به ساخت کارخانه اقدام کنند.”
درتوجیه اعلام این خبرآمده است :”در گذشته شاید تنها افراد خاصی آن هم با برخورداری از رانت و نفوذ در وزارتخانه و امضاهای طلایی می توانستند نسبت به احداث چنین کارخانجاتی وابسته به فولاد و زنجیره فولاد اقدام کنند، اما با این مصوبه وزارت صمت، سرمایه گذاران و علاقه مندان میتوانند در این حوزه نقش و فعالیت بیشتری داشته باشند.”
البته برکسی پوشیده نیست که نه تنهادرصنعت فولادبلکه درتمامی شئونات کشورامضاهای طلایی وفضای ایجادرانت وویژه خواری بایدحذف شده وهمه امورشفاف سازی شود تا ریشه مفاسدخردوکلان اقتصادی خشکانده شود وهیچ عقل سلیمی بااین موضوع مخالفتی نداردامابحث اصلی این مقاله براین مبناست که مادرصنعت فولادوتمامی زنجیره آن دچارمشکلات اساسی وعدیده ای هستیم که مهمترین این مشکلات کمبودشدیدمواداولیه درسال های نه چندان دورخواهیم بود.
درمیان ذکریک نکته اساسی خالی ازلطف نیست که بگوییم درسال۱۳۹۹،میزان تولید کنسانتره سنگ آهن در کشور معادل ۶۶ میلیون و ۵۰۰ هزار تن و در بخش گندله نیز میزان تولید ۶۶ میلیون و ۷۵۰ هزار تن بود، این در حالی است که میزان تولید آهن اسفنجی ۳۷ میلیون و ۱۸۰ هزار تن ثبت شد و میزان ظرفیت در فولادسازی نیز ۴۲ میلیون و ۲۰۰ هزار تن بوده که از این میزان ۳۱ میلیون و ۷۰۰ هزار تن شمش فولادی تولید شده است.
لذا اگر بخواهیم برتتور ایجادواحدهای جدیدی فولادی بطوراعم واخص بدمیم بر این اساس ،طرح های توسعه ای واحد های صنعتی تا سال ۱۴۰۴ در تولید آهن اسفنجی و سنگ آهن با کمبود جدی مواجه خواهندبود وعملا باید به سمت واردات سنگ آهن،کننسانتره،گندله ،آهن اسفنجی وقراضه برویم تاهمین صنایع موجودوفعال تاسال ۱۴۰۰بتوانتد به حیات وفعالیت خودادامه دهند.
وقتی که براساس سیاست های غلط وایجادبی رویه صنایع فولاد درزنجیره ،درحال حاضردوغول صنعت فولادکشوریعنی ذوب آهن اصفهان وفولادمبارکه باکمبودشدیدمواداولیه روبرو هستند وآه وفغانشان گوش آسمان راکر کرده است!!! ،احداث واحدهای جدیدفولادی چه سودومنفعتی برای کشور وسرمایه گذاران دارد؟
وقتی براساس مفادطرح جامع فولادکشور ودیگرگزارش های رسمی ودولتی برای رسیدن به افق ۱۴۰۴ که در آن تولید فولاد ۵۵ میلیون تنی ترسیم شده در حوزه تامین ماده اولیه سنگ آهن و آهن اسفنجی در زنجیره با مشکل مواجه خواهیم شد.صدور بی رویه واحدهای فولادی باکدام منطق عقلانی مطرح شده وقصد اجرایی شدن آن رادارند؟
لذا به نظر می رسد درشرایط کنونی که برخی ازشرکت های بزرگ فولادی برای تامین مواداولیه خود دراسترالیا،برزیل،آفریقاو……دنبال خرید ویااجاره معادن سنگ آهن هستند،این طرح جدید آخرین میخ رابرتابوت فولادکشورخواهدزد وعملا چنان هرج ومرجی عرصه این صنعت رافراخواهدگرفت که جمع کردنش کارآسانی نخواهدبود.
وقتی تصمیم قطعی براین شده است بخاطرکمبودشدید منابع آبی ،منبعد صنایع فولادی درکنارسواحل خلیج همیشه فارس ایجادشوند،آیا براستی آن مناطق قادربه تحمل چنین وضعیتی هستند،وقتی ازفلات مرکزی ایران تاسواحل خلیج فارس فاصله هست وناوگان حمل ونقل جاده ای کشورفشل ترازآن است که بتواندمواداولیه رابدانجابرساندوناوگان ریلی هم تاسالیان سال بدانجا نخواهدرسیدچراباید چنین تصمیم نسنجیده وغیرکارشناسی شده اتخاذشود که مانندهفت طرح فولادی معضلات اساسی همه جانبه ایجادکند؟
برآنم که دست اندرکاران صنعت معدن وفولادکشوربه میدان بیایند وباارائه گزارش های کارشناسی ودقیق مخاطرات این امررابه مسئولین محترم وزارت صمت متذکرشوند.