در همین راستا، نیاز به یک برنامهریزی حداقل یک ساله توسط دولت و سران قوا حس میشود؛ چراکه چندین اتفاق تعیینکننده پیش رو است.
در حال حاضر چند اتفاق مهم و ناخوشایند رخ داده است. در میان رخدادهای داخلی، میتوان به تداوم ویروس کرونا اشاره کرد که موجب شده مردم دچار نگرانی شوند، هزینههای جاری خانوادهها و دولت بسیار افزایش پیدا کند و اضطراب در بستر جامعه بهوجود آید.
در عین حال، کمبود جدی درآمد ارزی در نتیجه کاهش جدی صادرات نفت را شاهد هستیم. در کنار آن، صادرات غیرنفتی طی ۵ ماهه اول سال نزدیک به ۴۵ درصد کاهش یافته و نیز واردات به طور چشمگیر و نزدیک به ۶۶.۵ درصد افت کرده است.
شاخصهای اقتصادی نیز از رشد تولید ناخالص داخلی منفی ۷، کاهش رشد سرمایهگذاری به منفی ۲.۸ و رشد جدی تورم حکایت دارد. در مقابل، یکی از شاخصهای بسیار نگرانکننده، رشد هزینه مصرفکننده که ۳۴.۲ درصد است، موجب شده در نهایت معیشت مردم دچار مشکل شود.
طبق آمار وزارت رفاه، حدود ۶۰ میلیون نفر در حال حاضر هدف بستههای معیشتی هستند و این نشاندهنده افزایش قیمت مواداولیه و نرخ تورم و کاهش جدی ارزش پول ملی است و در نتیجه معیشت برای مردم و بهخصوص قشر ضعیف سختتر شده است. برخی آمارها نیز نشان میدهد تا دهک ۷ جامعه نیاز به حمایت دارند و ما از بعد از پیروزی انقلاب اسلامی هیچ گاه اینقدر در معیشت مردم با مشکل مواجه نبودیم.
در این میان، رابطه ما در سطوح بینالمللی قابل پیشبینی نیست. به نظر می رسد این روند چه ترامپ در انتخابات آمریکا پیروز شود و چه بایدن، تغییر چندانی را ترجبه نکند . شاید تاثیر پیروزی ترامپ، تنها این باشد که نگرانیها با تا حدی افزایش یابد اما در کل براساس شعارهایی که دو طرف سر میدهند، هدف آنها حل مشکل نیست و به اصطلاح در زمین سیاست صحبت می کنند . دیگر سو کشورهای اروپاییها مانند آلمان و فرانسه هر چند همواره برای ماندگاری در برجام و ایفای تعهداتشان اعلام آمادگی میکنند اما در عمل وارد فاز اجرا نشده اند . در مقابل تحریمهای آمریکاییها را به صورت جدی اجرا میکنند،این رفتار را می توان در حوزه ارز و در مبادلات بانکی و در رابطه با واردات و یا صادرات از ایران مشاهده کرد.
بسیار خوشبینانه است اگر ما به اروپاییها امید داشته باشیم؛ چراکه از زمان خروج آمریکاییها از برجام، هیچ حرکتی از سوی اروپاییها دیده نمیشود.
اتفاق بسیار نامیمون دیگر این روزها، ارتباط بحرین و امارات با اسرائیل است.
با توجه به تمام این اتفاقات، برای سیاستهای داخلی ایران باید برنامهریزی صورت گیرد و در رابطه با سیاستها و تعاملات بینالمللی نیز باید توسط وزارت امور خارجه و دولت و حکومت بررسی مجدد صورت گیرد و شورایعالی امنیت ملی باید فعالتر شود و راهکارهای متفاوت را بررسی کند تا آنچه به نفع نظام است، اجرایی شود.
مسیر سرمایه اجتماعی را باید اصلاح کرد و بهنحوی حرکت کنیم که سرمایه اجتماعی افزایش پیدا کند؛ یعنی حرف مسوولان بین مردم خریدار بیشتری داشته باشد. همانطور که اعضای یک خانواده دور هم جمع میشوند و برای مشکلات راهکار میآفرینند و این همان سرمایه اجتماعی است. در ایران سرمایه اجتماعی در حالی کاهش پیدا کرده است که هیچ تلاشی برای آن نمیشود؛ نه صدا و سیما و نه سیاسیون کشور و تصمیمها و رفتارشان.
اولویت دیگر کشور، باید حمایت از صادرات و تولیدات صادراتمحور باشد. در شرایطی که تولید داخلی و بازار مصرف داخلی اساس اقتصاد است، اما کاهش صادرات نفتی و غیرنفتی به اقتصاد کشور لطمه میزند. شما وقتی ارز ندارید، باید صادرات غیرنفتی را تقویت کنید تا اشتغال ایجاد شود. صادرات و تولید با بخشنامههای مکرر و تصمیمات موردی نباید به خطر بیفتد. در همین راستا، انسجام و اقتدار فرماندهی در دولت باید بیشتر شود. مجموعه حکومت و همه قوا باید پشت دولت قرار گیرند و دولت نیز باید تصمیماتی جسورانه در جهت تامین نقدینگی بگیرد.
*مهدی کرباسیان
معاون سابق وزیر صنعت، معدن و تجارت