17:01 - 25 تیر 1404

آخرین اخبار
یادداشتی از؛ نازنین موسوی، کارشناس بازار سرمایه
نازنین موسوی، کارشناس بازار سرمایه، در یادداشتی که در اختیار پایگاه خبری بازار سرمایه ایران (سنا)، قرار داده، کنش و واکنش مالی و اقتصادی در زمانه بحران را بر مبنای اقتصاد رفتاری مورد بررسی قرار داده است.

به گزارش برداشت روز به نقل از پایگاه خبری بازار سرمایه ایران(سنا)، نازنین موسوی با اشاره به این‌که، اوریانا فالاچی، روزنامه‌نگار مشهور ایتالیایی، زمانی گفته بود: «جنگ یک بیماری است، نه یک ماجرا. این بیماری روح انسان را می‌خورد و آن‌چه باقی می‌ماند، ترس و خشم است.»، نوشته است: این گفته اوریانا فالاچی حقیقت تلخی است که تاثیر عمیق جنگ بر روان و رفتار انسان‌ها را نشان می‌دهد، به ویژه در زمینه تصمیم‌گیری‌های مالی در ایران، که در کارنامه خود تجربه تاریخی تحریم و جنگ نیز به چشم می‌خورد. طبیعی است که مردم در مواجهه با این «بیماری» و به دلیل تشدید سوگیری‌های شناختی به رفتارهای مالی محافظه‌کارانه‌ روی آورند.

او در ادامه تاکید کرده است: در متن پیش‌رو سعی می‌کنم با بهره‌گیری از بینش‌های اقتصاد رفتاری به تحلیل دقیق‌تر اثرات جنگ بر رفتارهای اقتصادی مردم ایران در بستر جنگ و عدم‌اطمینان بپردازم.

متن کامل یادداشت نازنین موسوی، کارشناس بازار سرمایه، را در ادامه بخوانید:

جنگ و تنش‌های مرتبط با آن، چه به‌صورت مستقیم(مانند جنگ ایران و عراق یا جنگ ۱۲ روزه ایران و اسرائیل) و چه به‌صورت غیرمستقیم (مانند تحریم‌های اقتصادی)، فضای عدم‌اطمینان را در ایران تشدید کرده‌اند. مطالعات اقتصاد رفتاری نشان می‌دهد در چنین شرایطی، افراد از مدل‌های عقلانیت کلاسیک فاصله می‌گیرند. بر اساس نظریه چشم‌انداز(Prospect Theory) کانمن و تورسکی، مردم در مواجهه با زیان‌های احتمالی، مانند کاهش ارزش دارایی‌ها یا درآمد ناشی از شرایط جنگی و تحریمی، به شدت زیان‌گریز می‌شوند. بنابراین، ایرانی‌ها مانند تمام مردم دنیا در شرایط جنگی، به‌جای سرمایه‌گذاری در بازارهای پرریسک مانند بورس تهران، به احتکار دارایی‌های امن مانند طلا و ارز روی می‌آورند. ریزش شدید بازار سرمایه ایران نیز در ادامه اثرات جنگ بر بازارهای مالی کاملا قابل پیش‌بینی بود. در این وضعیت حفظ ارزش دارایی‌ها در کوتاه‌مدت بسیار مهم‌تر از رشد بلندمدت است که در اقتصاد رفتاری با عنوان «تنزیل هذلولی»(hyperbolic discounting) شناخته می‌شود. افراد تمایل دارند پاداش‌های کوچک‌تر و فوری را به پاداش‌های بزرگ‌تر و آتی ترجیح دهند. طبیعی است که این تمایل در شرایط جنگی تشدید شود و به عبارت دیگر، «سرکه نقد به از حلوای نسیه شود.»

در این وضعیت قاعدتا آن‌هایی که تجربه جنگ ایران و عراق را در ذهن داشته‌اند، رفتاری متفاوت از جوان‌ترها داشتند. مثلا احتمالا آن‌هایی که تجربه قحطی یا نایاب شدن برخی از کالاهای اساسی را داشته‌اند، در جنگ ۱۲ روزه، بیش‌تر به سمت خرید و احتکار مواد غذایی یا کالاهای اساسی روی آوردند. این خاطره در ذهن آن به لنگری تبدیل شد که رفتار حال آن‌ها را جهت داد. «سوگیری لنگر»(anchoring effect)، رفتار محافظه‌کارانه را در ما تقویت می‌کند. در چنین شرایطی ما دیگر به دنبال گزینه‌های مختلف نیستیم، آشنا را به ناشناخته ترجیح می‌دهیم و تمایل ما برای «حفظ وضعیت موجود»(status quo bias) تشدید می‌شود.

اگرچه که رفتارهای مالی در زمان جنگ بسته به سن، درآمد، تحصیلات، تجربیات قبلی و محل سکونت متفاوت است اما به نظر می‌رسد بخش بزرگی از آن در شرایط بحرانی به صورت اجتماعی تعیین می‌شود. در واقع تصمیم‌گیری‌های فردی بیشتر متاثر از خرد جمعی است و «رفتار گله‌ای»( herd behavior) بیش‌تر دیده می‌شود. این پدیده می‌تواند در شرایط جنگی، مردم را به سمت تصمیمات اشتباه بیشتری سوق دهد.

با این حال، یک اتفاق مثبت هم در جنگ می‌افتد که در شرایط نرمال، کم‌تر شاهد آن هستیم. مردم در شرایط جنگی منصف‌تر از شرایط عادی هستند. به عبارت دیگر، پر رنگ شدن میل بقا، ما را به سمت مهربانی بیش‌تر، انصاف بیش‌تر و همدلی بیش‌تر سوق می‌دهد. از آن‌جا که خودخواهی بقای ما را تهدید می‌کند، انسان‌ها به صورت تکاملی در شرایط بحرانی هم‌دل‌تر و هم‌راه‌تر هستند. با وجود این، در شرایط جنگی، اضطراب، ترس و خشم ۳ احساس غالبی هستند که مردم تجربه می‌کنند. سردرگمی ما را در خود می‌کشد و دقیقا در همین نقطه لزوم اعتمادسازی نهادهای دولتی و حاکمیتی بیش از پیش احساس می‌شود. شفافیت در اطلاع‌رسانی و بهره‌گیری از ابزارهای حمایتی (مانند انتشار اوراق تبعی در بازار سرمایه) به تحکیم این اعتماد کمک می‌کند و نقش سیاستگذار دقیقا در همین نقطه مشخص می‌شود. امید است که با هم‌فکری و همدلی بتوانیم از این گردنه سخت و طاقت‌فرسا با کم‌ترین آسیب عبور کنیم. با آرزوی سلامتی و موفقیت برای ایران و ایرانی.

 

bardashtrooz.ir/news/223918

اخبار جدید