به گزارش برداشت روز، به نقل از دنیای اقتصاد؛ بهرهوری همان اثربخشی به همراه کارآیی است یا به دیگر سخن، بهرهوری عبارت است از به دست آوردن حداکثر سود ممکن با بهرهگیری و استفاده بهینه از توان، استعداد و مهارت نیروی انسانی، ماشینآلات، پول، تجهیزات، زمان، مکان و… برای ارتقای رفاه جامعه. در واقع بهرهوری به نسبت کار انجامشده به کاری که باید انجام میشده گفته میشود. بهرهوری نشانگر سطح اوج عملکرد است که از کمترین میزان ورودی برای دستیابی به بالاترین مقدار خروجی استفاده میکند. بهرهوری و کارآیی نیازمند کاهش تعداد منابع غیرضروری است که برای تولید یک خروجی معین ازجمله زمان و انرژی استفاده میشود. مقوله بهرهوری کاملا قابل اندازهگیری است و میتوان آن را با استفاده از نسبت خروجی مفید به ورودی کل تعیین کرد. این باعث میشود که هنگام رسیدن به بازده مطلوب، هدر رفت منابع مانند مواد فیزیکی، انرژی و زمان به حداقل ممکن برسد. آژانس بهرهوری اروپا، بهرهوری را بهعنوان درجه استفاده موثر از هر یک از عوامل تولید در صنعت میداند.
بر اساس تحقیقات انجام شده توسط محققان در حوزه اقتصاد خرد و کلان (microeconomics and macroeconomics)، نکات کلیدی مبحث بهرهوری شامل کاهش اساسی در میزان منابع تلفشده برای تولید تعداد معینی از کالاها یا خدمات (خروجی) در صنایع متعدد، راندمان اقتصادی حاصل از بهینهسازی نحوه استفاده از منابع به بهترین وجه در حوزه اقتصاد و بهرهوری اقتصادی، بهرهوری عملیاتی (معیاری برای سنجش و ارزیابی چگونگی تبدیل شدن عملکرد بنگاههای مالی و همه کسبوکارها به سود) است.
بهرهوری در تقابل با بهرهبرداری
کارآیی یا بهرهوری آنچه را که در حال حاضر تولید میشود در نظر دارد و آن را با آنچه میتوان با منابع موجود، یعنی کار، زمان، پول، ماشینآلات و… حاصل کرد مقایسه میکند. این موضوع از عوامل اصلی در تعیین تفاوت میان بهرهوری و بهرهبرداری است که در این صورت، بهرهبرداری روی کمیت متمرکز است و بهرهوری روی کیفیت انجام کار و حذف عوامل غیرمفید طی مراحل انجام کار متمرکز است. بهرهوری یک سطح از عملکرد مطلوب را نشان میدهد که توصیف کننده بیشترین مقدار خروجی از حداقل ورودی است. شرکتها و سازمانهای کارآمد و بهرهور خروجی خود را از ورودیهای داده شده به حداکثر میرسانند و در نتیجه آن هزینههای آنها به حداقل ممکن میرسد. در سادهترین شکل آن، تفاوت بین بهرهوری و بهرهبرداری تفاوت بین کمیت و کیفیت است. دستیابی به کیفیت ۱۰۰ درصد در حداکثر سطح تولید همیشه ممکن نیست. بهرهبرداری معمولا بهعنوان بازده در دورههای قابل مقایسه اندازهگیری میشود بهعنوان مثال تولید در هر دقیقه، ساعت، روز، هفته و… .
برخی اوقات تمرکز بیش از حد بر بهرهبرداری (پرداخت کمیسیون و پاداش مبلغ فروخته شده یا تولیدشده) ممکن است کیفیت یا بهرهوری را در معرض خطر قرار دهد. هنگامی که سازمان برای تقویت بهرهبرداری بیش از حد تلاش میکند، ممکن است بهرهوری را بهطور کامل از دست بدهد.
بازگرداندن بهرهوری و کاهش هزینه در صنعت معدن
در دهه اخیر مدیران حوزه معدن از نیاز به پیشرفت چشمگیر در بهرهوری تولید کالاهای معدنی آگاه شدهاند، ولی هنوز وقتی از آنها سوال میشود که آیا آنها بهرهوری را در تولید لحاظ میکنند، اکثر آنها تقریبا پاسخ دقیق و روشنی برای این سوال ندارند. دلیل آن کمبود آگاهی واقعبینانه جمعی در این حوزه هست. با رصد کردن صنایع معدنی در کشورهای پیشرفته از جمله استرالیا میتوان بهراحتی دریافت که آنها بهرهوری در تولید کالاهای معدنی و صنعت معدن را در مرحله اول تمامی برنامهریزیهای خود قرار دادهاند و ازاین رو در این حوزه پیشرو و موفق هستند. در نتیجه میتوان ادعا کرد که در دوره معاصر در تمامی صنایع مخصوصا صنعت معدن و فلزات، بهرهوری از جایگاه ویژهای برخوردار است و نباید به قیمت افزایش بهرهبرداری در صنعت معدن، از بهرهوری چشمپوشی کرد. بهرهوری بهویژه در دوران معاصر که همه منابع طبیعی رو به پایان هستند، نهتنها باعث حفظ آنها شده بلکه با راهکارهای استاندارد بهرهوری میتوان با استفاده از حداقل منابع، کالاهایی با حداکثر کیفیت را در همه صنایع تولید کرد.
در ایران با توجه به اینکه معادن در اختیار دولت است و بهرهبرداران اصلی معادن سازمانهای دولتی و شرکتهای اصطلاحا خصولتی هستند، تمرکز روی بهرهبرداری بوده و توجه کمتری به بهرهوری میشود؛ از سوی دیگر پایین بودن فناوری استخراج، دانش فنی پایین و تحریمها باعث شده با از بین رفتن بازار رقابتی در استخراج، تامین نیاز صنایع پاییندستی معدن در اولویت قرار گیرد. هرچند این امر در شرایط کنونی کشور شاید اجتنابناپذیر باشد، اما در درازمدت میتواند یک فرهنگ غلط را در بهرهبرداری از معادن کشور نهادینه کند (که البته شاید متاسفانه نهادینه شده باشد) که نتیجه آن از دست رفتن ذخایر ملی و قیمت تمامشده بالاتر است. اگر سیاست دولت جایگزینی معدن بهجای نفت در اقتصاد کشور است، بهرهوری در استخراج باید بالا رود و همانطور که در بالا ذکر شد به یک نقطه بهینه بین بهرهبرداری و بهرهوری برسیم. یکی از بحثهایی که این روزها در محافل مختلف معدنی و فولادی کشور در جریان است بحث قیمتگذاری فولاد است که با توجه به تعریف بهرهوری بازار و فرضیه بازار کارآمد که در بالا آمده است، عدم توافق بین طرفین قابل پیشبینی است.
انجمن آمریکایی مشاوره مالی و ممیزی شرکتهای بینالمللی (Deloitte) اقدام به معرفی راهکارهایی برای بازگرداندن بهرهوری و کاهش هزینه در صنعت معدن کرده است. برای گام ابتدایی برنامهریزی در حوزه معدن باید تقویت شود؛ برای بهبود بهرهوری در میان همه بخشهای معدنی، شرکتها میتوانند مزایا (و خطرات احتمالی) کاهش ذخایر را در نظر بگیرند و بهینهسازی سایتهای معدنی را از طریق تعیین توالی پیشرفته تضمین کنند. در مرحله بعدی باید بهبود و ارتقا بودجه و مدیریت ریسک مدنظر قرار بگیرد. برای بهبود نتایج پروژه، شرکتهای معدنی ایجاد چشمانداز روشنی در هزینههای واقعی، از جمله هزینههای هر واحد تولید و معیارها و شاخصهای کلیدی مدنظر است و باید در ادامه این روند با اپراتورهای مهندسی، تهیه و با مدیریت ساختوساز (EPCM)، اپراتورهای معدن و تولیدکنندگان به اشتراک بگذارند و مدیریت سرمایه در گردش را تقویت کنند. در مرحله سوم باید برای نیروی کار برنامهریزی جدی انجام شود؛ در این راستا برای به حداکثر رساندن بهرهوری نیروی کار، شرکتها باید طرز فکر نیروی کار خود را بهدرستی تعریف کنند و مدیریت را در طول چرخه عمر استعداد بهبود و ارتقا بخشند. مرحله بعدی مربوط به بهبود بهرهوری از طریق فناوری است در این راستا شرکتهای معدنی ممکن است بخواهند برای دستیابی به این اهداف، از فناوری بهتری استفاده کنند و فناوریهای خلاقانهای در راستای بهبود بهرهوری در سایت معدن بهکار گیرند و از انتقال سیستم برای پرداختن به شاخصهای اصلی تجارت، مانند زمان کار و نرخ استفاده کنند.
مرحله نهایی باید تعالی عملیاتی پیگیری شود. برای کاهش هزینهها به روش پایدار، شرکتهای معدنی میتوانند مدلهای عملیاتی را مجددا ارزیابی کنند تا از داشتن سیستمهای مدیریتی و گزارشگری لازم برای ایجاد فرهنگ مدیریت هزینه اطمینان حاصل شود. در ادامه فرهنگ پیشرفت عملیاتی پایدار را ایجاد کنند و به درسهایی که میتوان از سایر صنایع آموخت، بهعنوان مثال تولید فرآیند، اهمیت ویژه داده شود.