به گزارش برداشت روز، به نقل از دنیای اقتصاد، در اواخر دهه ۵۰ بود که برنامهریزیهایی برای ایجاد صنایع پاییندستی آلومینیوم آغاز شد. در همان دوران نیز یکی دو برنامه اجرا شد؛ اما نیمهتمام ماندند. به دنبال انقلاب ایران برخی صاحبان شرکتهای آلومینیوم ماشینآلات را فروخته بودند و کشور را ترک کردند؛ اما با استفاده از توان و دانش داخلی کارخانهها مجدد راهاندازی شدند و کماکان درحال فعالیت هستند.
وقتی به اتفاقاتی که در صنایع بالادستی آلومینیوم افتاده نگاه میکنیم و آن را با منطقه و جهان مقایسه میکنیم میبینیم که ما در ۴۳ سال اخیر در صنعت آلومینیوم نه تنها جایگاه خود را حفظ نکردیم؛ بلکه از دنیا جا ماندهایم. ما حتی در منطقه نسبت به تولیدکنندگان فعلی حوزه خلیج فارس تولید قابلتوجهی نداریم.
این درحالی است که علت اصلی شروع تولید آلومینیوم در ایران همچون سایر کشورهای حاشیه خلیج فارس بهرهگیری از انرژی پایدار بوده است. براین اساس نیز در دنیا شاهد عدم خام فروشی آن یعنی فروش انرژی هستیم. گذشته از این، تولید آلومینیوم منجر به تولید اشتغال و ارزش افزوده بیشتری میشود.
طبق آخرین آمار در سال ۲۰۲۰ کل تولید آلومینیوم دنیا ۵۷ میلیون تن بوده است. از این ۵۷ میلیون تن آلومینیوم پرایمری یا شمش آلومینیوم، ۳۷ میلیون و ۳۳۷ هزار تن در چین تولید شده است. بدین ترتیب چین با سهمی بالغ بر ۵۶ درصد اولین تولیدکننده شمش آلومینیوم در جهان است. در این سال تولید آلومینیوم در کشورهای حاشیه خلیج فارس نیز به مرز ۶ میلیون تن رسید. سهم ایران از ۵ میلیون و ۸۳۳ هزار تن تولید این منطقه کمتر از ۵۰۰ هزار تن بوده است.
این درحالی که برمبنای چشمانداز ۲۰ ساله ایران باید در سال ۱۴۰۴ به تولید یک میلیون و ۵۰۰ هزار تن آلومینیوم خام دست پیدا کند. از این یک میلیون و ۵۰۰ هزار تن تاکنون ظرفیتسازی برای ۷۰۰ هزار تن آن مهیا شده است. البته تولید واقعی بین ۴۰۰ هزار تن تا ۵۰۰ هزار تن در سال است.
باید یادآور شوم، تا قبل از به ثمر رسیدن شرکت آلومینیوم جنوب (سالکو) یک چالش بسیار عظیم بین نیاز صنایع پاییندستی و صنایع بالادستی یعنی تولیدکنندگان شمش آلومینیوم در کشور وجود داشت. اما پس از به تولید رسیدن سالکو دسترسی به مواد اولیه برای تولیدکنندگان پایین دستی داخلی بسیار آسان شد و به تبع آن مشکلات تامین مواد اولیه آنها به شدت کاهش یافت. این دوره تولیدکنندگان توانستند با قیمتی مناسب و بدون رقابتهای خارج از سیستم خرید کنند. هرچند که خود روند قیمتگذاری جای سوال دارد. اما تامین مواد به راحتی قابل دسترس هست و بنابراین باید از دولت و تمامی دست اندرکاران به خاطر شروع به کار سالکو و به نتیجه رسیدن فاز اول آن تشکر و قدردانی کرد. پیشبینی شده در فازهای بعدی در سالکو ۳۰۰ هزار تن به تولیدات این شرکت اضافه میشود که مزید بر خوشحالی تولیدکنندگان پاییندستی خواهد بود.
امروز با همه این مسائل در صنایع بالادستی در بین تولیدکنندگان شمش آلومینیوم، شاهد دو چالش هستیم، چالش اول مواد اولیه است. درحال حاضر تولیدکنندگان شمش آلومینیوم با کمبود آلومینا مواجه هستند. در کشور فقط ما یک تولیدکننده مادر آلومینا به نام شرکت «جاجرم» داریم که سالانه حدود ۲۴۰ هزار تا ۲۵۰ هزار تن آلومینا تولید میکند. این رقم باتوجه به نسبت تبدیل آلومینا به شمش برای تولید ۱۲۰ هزار تا ۱۲۵ هزار تن شمش آلومینیوم کافی است. بدین ترتیب اگر ۵۰۰ هزار تن تولید فعلی و ۷۰۰ هزار تن ظرفیت داشته باشیم ما حداقل نیازمند یک میلیون تن آلومینا برای ظرفیت عملی شرکتها و حدود یک میلیون و ۵۰۰ هزار تن از این ماده معدنی برای ظرفیت بالقوهای که هنوز به بالفعل تبدیل نشده، هستیم. براین اساس، ما امروز نیازمند واردات آلومینا از کشورهای تولیدکنندهای همچون گینه که در آن سرمایهگذاری هم کردیم، هستیم. ما حدود ۳۰ سال پیش، معدنی را در گینه خریداری کردیم ولی تاکنون برنامهریزی و سرمایهگذاری برای حمل و تولید آلومینا انجام نشده است. درمقابل کشورهای حاشیه خلیج فارس مثل امارات از این موقعیت استفاده کردند. این کشورها اگرچه ۲۰ سال دیرتر از ما وارد این حوزه شدند، اما امروز درحال اجرای برنامه تولید آلومینا هستند. البته خوشبختانه از یکی دو سال گذشته توجه خاصی به تدوین برنامه مدون تولید آلومینیوم همچون فولاد شده است. طرحی که اگر درست تدوین شود، شاهد افزایش تولید خواهیم بود و اگر اشتباهی صورت بگیرد و در این مسیر از تامین مواد اولیه صنایع بالادستی مطمئن نشویم؛ افزایش تولید به طور طبیعی زیر سوال خواهد بود.
امروز چالش دوم تولیدکنندگان شمش آلومینیوم، هزینههای انرژی است. انرژی یکی از نیازهای اولیه تولید شمش آلومینیوم است؛ بنابراین تغییرات قیمت انرژی و عدم ثبات آن در آینده، کشور را با چالش بزرگی در زمینه صادرات شمش آلومینیوم مواجه خواهد کرد. اگر قیمت انرژی مناسب تعیین نشود، به طور طبیعی ما با معضل بالا بودن قیمت تمام شده و گران بودن محصول تولیدی در مقایسه با رقبا در بازار مواجه خواهیم شد. در این شرایط، صادرات شمش مازاد بازار داخلی با چالش روبهرو میشود و متعاقب آن قیمت شمش در بازار داخلی به صورت غیرمنطقی کاهش پیدا میکند و به تولید صدمه میزند. بنابراین ما معتقدیم همزمان با تدوین سند توسعه آلومینیوم باید استراتژی نرخگذاری انرژی نیز در کشور تدوین شود. با تدوین استراتژی نرخگذاری انرژی، سرمایهگذاران برمبنای حجم وابستگی صنعت به انرژی میتوانند تصمیمگیری کنند وارد این حوزه یا حوزههای صنعتی دیگر شوند یا نه. در واقع در پروژههایی که نیازمند انرژی است سرمایهگذاران برمبنای طرح توجیهی که در آن نرخ ثابت انرژی برای دهههایی به تناسب مشخص شده است، تصمیمگیری میکنند. چالش بعدی صنعت عدم حذف تحریمهاست. شرکتهای تولیدکننده شمش آلومینیوم امروز به دلیل مشکلات ناشی از تحریم مجبورند برای تامین مواد اولیه مورد نیاز خود تهاتر کنند. این رویه دو مشکل را ایجاد میکند، یکی اینکه تامین مواد اولیه در کشور با مشکل روبرو میشود، زیرا تامینکنندگان شمش مجبورند برای تامین مواد اولیه شمش خود را صادر کنند. دوم اینکه در جریان تهاترها طرفهای ایرانی مجبور هستند شمش خود را با قیمتی نازلتر از قیمت واقعی کالا در بازار جهانی عرضه کنند.
چالش دیگر عدم سرمایهگذاری مناسب در صنایع پایین دستی در ۴۰ سال گذشته بوده است. به همین دلیل صنایع پاییندستی ما در ابعاد کوچکی باقی ماندهاند. همین موضوع باعث شده به رغم کیفیت خوب کالاهای ایرانی به دلیل بالا بودن نرخ مواد اولیه ما نسبت به کالاهای مشابه در سایر کشورهای قادر به رقابت نیستیم. بدین ترتیب همه این امور دست به دست هم داده است و موجب شده صنعت آلومینیوم در شرایط مساعدی نباشد. البته برای برون رفت از این چالشها دولت میتواند با تصمیمات درست و بهموقع شرایط را تغییر دهد.