در حال حاضر ریال به دلار با نسبت یک بر ۲۸۰۰۰۰ در حال ثبت روزانه و هفتگی است؛ اما باور این اعداد به چه معنی است؟
آخرین محدوده تعادلی شاخص در ۹۱۵۰۰۰ تا ۱۱۳۰۹۰۰ واحد قرار داشت که با محاسبات ابتدایی دلار در بازه نرخ ۱۸۰۰۰۰ ریال تا ۲۲۰۰۰۰ ریال، رقم خورده بود. اما بعد از آن ، حرکت حبابگونه از شاخص ۱۱۳۰۹۰۰ واحدی به سمت ۲۰۸۰۰۰۰ واحد صورت گرفت و شرایط تازهای را رقم زد.
در شاخص ۱۶۵۰۰۰۰ واحدی عنوان شده بود که باید منتظر بازگشت به اعداد تعادلی باشیم، چرا که تحلیلهای صورت گرفته نشان از آن داشت که این حرکتها باید بر مبنای دلار ۲۲۰۰۰۰ ریالی باشد، اما روند انتظارات دولت و جامعه، به سمت ارقامی بالاتر از آن حرکت کرد.
البته لازم به ذکر است که باید حق را به این انتظار داد، چرا که ساختارهای اقتصادی از مناظر خرد و کلان، هیچ تغییری را در رفتارهای خود ایجاد نکردهاند؛ در این فرآیند نه جامعه علاقهای به تغییر در رفتارهای اقتصادی خود دارند و نه دولت عزم خود را برای تغییر این مناسبات جزم کرده است. بنابراین میتوان نتیجه گرفت که روند حرکتی چند دهه اخیر اقتصاد ایران ادامه خواهد داشت.
از منظر تکنیکال یا همان رفتارشناسی قیمت، هرگاه شاخص به سقف آخرین منطقه تعادلی که همان ۱۱۳۰۹۰۰ واحد بود، نزدیک شد، حباب منفی شکل گرفت و در ادامه وارد روند صعودی شد؛ این رفتار نشان از تمایل بازار به باور دلار ۲۵۰ هزار ریالی است.
با این خط و نشان کشیدن سرمایههای بازار برای منطقه تعادل قبلی، میتوان نتیجه گرفت علاوه بر اینکه دیگر هیچ منطقی برای بازگشت به حمایت پایدار ۹۱۵۰۰۰ واحد وجود ندارد، حتی میتوان شاخص ۱۲۰۰۰۰۰ تا ۱۲۵۰۰۰۰ واحدی را به عنوان حمایتهای فعلی بازار شناسایی کرد.
در این بین، بیم و امیدهای مرتبط با توافق هستهای در بازار، شرایط ویژهای را ایجاد کرده است؛ اما فارغ از هر نتیجهای که مذاکرات حاصل کند، اقتصاد کلان ایران در حال تثبیت و باور دلار ۲۵۰ هزار تا ۳۰۰ هزار ریالی است.
بنابراین رفتارهای اقتصاد کلان نشان میدهد وقتی جامعه یک عدد را میپذیرد و پایههای اقتصاد را بر مبنای آن بنا میکند، دیگر سطوح پایینتر از آن را به رسمیت نمیشناسد و اگر ناچار به پذیرش آن شود، این اتفاق همراه با لطمات قابل توجهی خواهد بود.
در نتیجه تا امروز نسبت یک بر ۲۵۰۰۰۰ برای دلار به ریال تثبیت شده و تحت هیچ شرایطی نمیتوان به سطوح کمتر از آن فکر کرد.
گفتنی است که نمودارها، بازتاب رفتارهای جامعه و فعالان اقتصادی آن هستند؛ بنابراین نمودارها به ما میگویند که حباب ۱۱۳۰۰۰۰ واحد تا ۲۰۸۰۰۰۰ واحد تخلیه شده و این روزها باید در انتظار سطوح تورمی تازهای در کالاهای سرمایهای باشیم.
توصیه میشود که در این جریانات به « احتمال تورم » بسنده کرده و انتظار «ابر تورم » را از ذهن دور کنیم. در طرف دیگر نیز اگر روزی چرخه پول در اقتصاد تغییر کرد، میتوان به ایجاد روند نزولی و ثبات اقتصاد امید داشت، اما تحت هیچ شرایطی دیگر نمیتوان منتظر کاهش تورم بود.
در آخر بنابر تعاریف یاد شده، پیشنهاد میشود که برای کسب بازدهی در این بازار، از تحلیل اقتصاد خرد یا تک صنعتی اجتناب کرده و پارامترهای اقتصاد کلان را مدنظر قرار داد؛ در همین راستا میتوان با تکیه بر اطلاعات و مختصات ثبت شده در نمودارها، هر زمان که حبابهای منفی در سهمها مشاهده شد، با حداقل اهداف ۳۰ تا ۵۰ درصدی با آن همراه شد. در عین حال باید همچنان مدیریت سرمایه را مانند زمان ورود به بازار رها نکرد و ۵ تا ۱۰ درصد محدوده خطر را برای آن در نظر داشت، البته این بررسی باید منوط به شناسایی نوع حباب باشد تا در هیجانات، حسرت سطوح قیمتی گذشته را نخوریم.