دکتر مسعود اسفندیار
مدرس دانشگاه و تحلیلگر مسائل اقتصادی
ظرفیت تولید وکیوم باتوم ایران ۱۲ میلیون تن در سال است که حدود ۶ میلیون تن به تولید نفت کوره و بیش از ۶ میلیون به تولید قیر اختصاص دارد که از این میان، ۴ میلیون مصرف صادراتی و ۲ میلیون تن مصرف داخلی دارد. به بیان دیگر از ۱۰۰ درصد قیر تولید کشور، ۷۰ درصد به صادرات و ۳۰ درصد به تامین تقاضای داخلی اختصاص دارد. همچنین رتبه ایران از نظر تولید و صادرات قیر به ترتیب ۷ و ۴ جهانی بوده و اهمیت این موضوع زمانی آشکار میگردد که بدانیم یکی از منابع اصلی درآمدهای ارزی در شرایط تحریم نفت، مربوط به قیر است. به گواه آمار، ارزش دلاری صادراتی ایران برابر با ۱.۵ میلیارد در سال است. آمار گمرک در ۱۰ ماهه سال گذشته نیز نشان میدهد که قیر، دهمین کالای برتر صادراتی کشور در این مدت بوده است. با این حال، بازار قیر کشور با چالشهای متعددی دستوپنجه نرم میکند. قیمتگذاری وکیوم باتوم، مسائل قیر تهاتری و تاثیر تحریمها (کشتیرانی، بیمه، نقل و انتقال ارز و …) مهمترین چالشهای پیش روی این صنعت در سال جاری هستند که در ادامه مورد بررسی و ارزیابی قرار میگیرند.
قیمت وکیوم باتوم
یکی از مهمترین چالشهای صنعت قیر کشور، قیمت خوراک وکیوم باتوم است. هفت پالایشگاه در کشور اقدام به عرضه وکیوم باتوم در بورس کالا میکنند و شرکتهای تولیدکننده قیر برای تامین وکیوم باتوم مجبور به رقابت شدید نسبت به قیمت پایه و در نتیجه باعث افزایش قیمت تمام شده قیر میشوند. با توجه به کثرت مجوزهای بهرهبرداری صادر شده، شرکتهای کوچک عامل رقابت کاذب و افزایش قیمت ویبی میشوند؛ بدین معنا که با قیمتگذاری در حجم اندکی از وکیوم باتوم، این قیمتها به تناژهای بالا نیز تسری پیدا میکند. بازخورد این رویه غلط در محصول نهایی قیر نمایان گردیده و باعث میشود برخی شرکتها به خوراک بیکیفیت مانند وی آر عراق روی آورده و از این خوراک در تولید قیر خود استفاده کنند. از سوی دیگر برخی پالایشگاهها خودشان راسا نسبت به تولید قیر اقدام میکنند که این امر منجر به افزایش تقاضای وکیوم باتوم، افزایش قیمت آن به عنوان خوراک و نهایتا زیان در فروشهای صادراتی شده است. به عبارتی دیگر، افزایش قارچگونه تولیدکنندگان قیر با فروشندگان بیشمار، باعث افزایش قدرت چانهزنی در قیمت فروش گردیده که این امر لزوم نظارت بیشتر بر تولیدکنندگان را میطلبد؛ چرا که تولید و صادرات قیر بیکیفیت، قدرت رقابت صادراتی را از تولیدکنندگان واقعی سلب خواهد کرد.
تحریم و رقبای جدی در بازار جهانی
امارات متحده عربی، عمان، هند، پاکستان، سریلانکا، کنیا، چین و بنگلادش مهمترین خریداران قیر ایران هستند. به رغم اختلاف بیش از ۱۰۰ دلاری قیمت قیر ایران با شرق آسیا، مجموعه عواملی باعث شده که خریداران شرق آسیا اقبال چندانی به خرید قیر ایران نشان ندهند و از سوی دیگر، فشار تحریمی باعث شده که خریداران ریسک حمل فله و ترانزیت کشتیهای بزرگ را نپذیرند. در این میان، سنگاپور و کره جنوبی به دلیل مزیت کرایه حمل کمتر و معافیت عوارض وارداتی به کشورهای حوزه آسیا-پاسیفیک دست به بازارسازی گسترده زدهاند. با وجود شرایط فوق، قیمتگذاری نامناسب قیر ایران میتواند فرصت آربیتراژ قیر از ترکیه، جمهوری آذربایجان و تولیدکنندگان شرق و جنوب اروپا را که احتمالا از نفت خام ارزان و سنگین روسیه نیز بهره میبرند، به بازارهای هدف ایران فراهم نماید. به علاوه دسترسی به نفت سنگین روسیه با قیمتهای مناسب برای چین و هند – به عنوان بزرگترین مصرفکنندگان و تولیدکنندگان قیر در آسیا در شرایط اخیر – فرصت تولید قیر بیشتر با قیمت پایینتر را برای این کشورها فراهم و فشار مضاعف بر قیمتهای وارداتی از ایران اعمال خواهد نمود.بدیهی است در شرایط فعلی، صادرکنندگانی در بازار جهانی قادر به حفظ بازارهای صادراتی و فروش خود خواهند بود که توان عرضه محصول با کمترین قیمت به صورت مدتدار و غیر نقد را داشته باشند. در شرایطی که تولیدکنندگان قیر ایران با مشکلات نقدینگی به علت تاخیر در بازپرداخت مالیات ارزش افزوده و افزایش شدید قیمت خوراک، نوسانات بازار ارز، افزایش شدید کرایه حملهای دریایی، تحریمهای بانکی و افزایش هزینههای تولید و حمل و نقل و بارگیری مواجه هستند، نباید هزینههای مازاد بر آنان تحمیل نمود.
جمعبندی
علاوه بر موارد فوق، افزایش درصد خرید نقدی وکیوم باتوم در بورس کالا، دامپینگ قیر ایران توسط برخی شرکتها، مصوبه الزام فروش قیر صادراتی در رینگ صادراتی بورس کالا (به عنوان مانعی برای افزایش صادرات قیر)، آپگرید کردن پالایشگاهها، قیمت نفت خام و نفت کوره، نبود کشتی و تحمیل هزینههای چند برابر در تصاحب بازارهای جدید و قوانین و مقررات زیست محیطی سختگیرانه (که باعث محدودیت رشد صنعت قیر در سالهای آینده خواهد شد و ضرورت تولید قیرهای پلیمری، نانوقیر و قیر سبز را بیشتر میکند) نیز باید مورد توجه قرار گیرند. در مجموع ایران با توجه به مزیتهای نسبی و پتانسیلهای قوی در زمینه قیر، به شرط حمایت دولت و انسجام قیرسازان، میتواند به عنوان یک benchmark و هاب قیمتگذاری قیر و تعادل عرضه و تقاضای آن نقش ایفا کند. همچنین فروش قیر به صورت CFR با توجه به حاشیه سود ۵۰ تا ۱۰۰ دلاری به ازای هر تن میتواند به عنوان یک راهبرد کارآمد پیگیری شود.